عمومیمقالات

عناصر تمدن ساز در حکومت علوی

نویسندگان:  خداداد جلالی، سجاد احدی، کاظم میرزایی نژاد

چکیده

انسان به مدد اندیشه و طبع مدنی، همواره تلاش کرده است که از بدویت به سوي مدنیت و حضارت با هدف گرایش حداکثري به خردورزي، «نظم بخشیدن به امور زندگی و تربیت شخصیت خویش در پرتو اخلاق و خصایص شهري» و سر انجام «تعلّق به اخلاق شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت انس و معرفت» سیر مستمر داشته باشد و در این راستا و براي دستیابی به این اهداف، به خلق تمدنهاي زیادي دست زده است که هر کدام در جاي خود با ارزش بوده اند ولی چالشهایی هم داشته اند.

به هر ترتیب اقدامات تمدن آفرینانه انسان از آن جهت که شکوفایی خرد جمعی انسان و رشد استعدادهاي نهفته او را در پی دارد؛ از اهمیت چشم گیري برخوردار است.

اما همین حرکت تمدن سازانه زمانی که در فضاي معارف اسلام قرارگرفت از نظر بهبود کیفی، تغییرات جدي پیدا کرد و در واقع تعریف تازه و اصیلی از انسان برایش رخ داد که تازگی داشت و در نوع خود بسیار قابل توجه است. اسلام با ارایه تعریف متفاوت از انسان، هدف از آفرینش انسان، رابطه چند بعدي انسان با خود، با آفریدگار، با جهان طبیعت و با همنوعان و نیز گستراندن دامنه حیات وي از جهان مادي محدود تا خلود بی پایان؛ تمدنی را بنیان نهاد که در تاریخ بشري سابقه نداشت.

دانلود فایل پی دی اف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا